مدیریت پروژه چابک
تحول درکسب وکار همراه با نفوذ در ذهن ها وقلب ها
روش های کار در اطراف ما به سرعت در حال تغییر هستند و سازمان ها به سمت تکنولوژی محوری، پویایی و انعطاف پذیری حرکت میکنند به عنوان مثال می توان به شرکت های Uber,Airbnb اشاره کرد.
در اثر همین تغییرات تکنولوژی نسل جدید کسب وکارها به شدت به دنبال رویکرد چابک هستند و این رویکرد تنها محدود به سرعت فرآیندها نبوده بلکه روح و ذهن افراد پروژه را در برمیگیرد. گستردگی این رفتار در سازمانها مانند(انجام کارها به صورت همزمان، همدلی بین اعضای تیم به هنگام روبرو شدن با مشکلات ،به اشتراک گذاری اطلاعات وبه روز رسانی ها) به افراد انگیزه مضاعفی جهت غلبه برمشکلات دشوار میدهد.
راهنمای Prince2 Agile به عنوان یکی از بهترین مدارک در این زمینه شناخته می شودکه کمک زیادی در جهت رفع موانع یادگیری و همچنین بهرهمندی مدیران پروژه از رویکردهای چابک کرده است.
مدیران پروژه و روش های کاری چابک
مدیران به شدت استفاده از روشهای چابک را در پیش گرفتند، به ویژه اگر این رویکرد در بخشی از ساختار حکمرانی آنها باشد و توانایی آنها را در جهت کسب سریع سود و افزایش اعتماد ذینفعان پروژه ارتقا دهد.
همچنین این ذهنیت که مفهوم مدیریت چابک وکاربرد روش های آن مانند اسکرام فقط شامل پروژه های فناوری اطلاعات است دیگر منسوخ شده البته این فرضیه که در صورت داشتن رویکرد چابک نیازی به مدیر پروژه نیست، به شدت اشتباه است. البته که شما میتوانید یک مسئول چابک و یک مربی اسکرام داشته باشید اما به همراه یک پروژه همیشه نیاز به داشتن یک مدیر پروژه جهت مدیریت هزینه، زمان و محدوده خواهید داشت.
آیا چابک حلال همه مشکلات است؟
شکی در مزایای بالای چابک نیست، اما چابک به تنهایی همه مشکلات ما را حل نخواهد کرد. بعنوان مثال شما از رویکرد تحویل چابک در برنامه های خود استفاده کنید اما این نمیتواند به تنهایی راه حل جامعی جهت تحول تحول سازمانی باشد چابک در صورت به کارگیری صحیح میتواند یک چارچوب جهت تحول کسب و کار باشد اما با این وجود نمی توان از نیاز به برنامه ها، پروژه ها و روش های مرتبط جهت پشتیبانی آن چشم پوشی کرد اما هنوز رهبری و تیم اجرایی پروژه نسبت به استفاده ار آن محتاط هستند.
نهایتا چابک یعنی استفاده از ابزارهای صحیح برای انجام کار و ایجاد ارتباط بین اجزا در یک برنامه تغییرات است.